گفت وگو با دکتر فریدون عباسی درباره هزینه‌های سنگین برجام :

گفت وگو با دکتر فریدون عباسی درباره هزینه‌های سنگین برجام :

ما همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد کشورهای غربی می‌گذاریم که 36 سال با ما دشمنی کردند و همیشه در پروژه‌های براندازی شرکت کردند. اینها مسائلی است که اگر پای آنها دوباره به کشور باز شود، برای ما خسارت بیشتری به ارمغان می‌آورد. ما باید به کشورهای منطقه خود بیشتر توجه کنیم

گفت وگو با دکتر فریدون عباسی درباره هزینه‌های سنگین برجام :

مهمترین هزینه برجام یأس و ناامیدی دانشمندان بود/ در مذاکرات

تعطیلی راکتور اراک را پذیرفته بودند، برای ترساندن مردم گفتند

ممکن است چرنوبیل تکرار شود!/ همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد

کشورهای غربی می‌گذاریم که ۳۶ سال با ما دشمنی کردند

 

ما همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد کشورهای غربی می‌گذاریم که ۳۶ سال با ما دشمنی کردند و همیشه در پروژه‌های براندازی شرکت کردند. اینها مسائلی است که اگر پای آنها دوباره به کشور باز شود، برای ما خسارت بیشتری به ارمغان می‌آورد. ما باید به کشورهای منطقه خود بیشتر توجه کنیم

گروه سیاسی- رجانیوز: زمانی که رئیسجمهوری از برجامسازان و خانواده شهدای هستهای تجلیل میکرد، برخی با کنایه نوشتند که دکتر فریدون عباسی هم اگر در عملیات ترور موساد به شهادت میرسید، اکنون خانوادهاش مدال افتخار دریافت میکردند. اما او به جرم ادامه راه همکاران شهیدش با امواج ناسزا و بیتوجهی دولتیها روبهرو شده است. بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری درباره هزینههای سنگنین برجام به گفتوگوی تفصیلی با دکتر فریدون عباسی در محل دانشکده فیزیک هستهای دانشگاه شهید بهشتی نشستیم که در ادامه میخوانید:

داستان برجام با همه فراز و نشیبهای خود به اتمام رسید و به قول معروف وارد پسابرجام شدیم. چشمانداز شما نسبت به کلیت صنعت هستهای ما با توجه به تعلیق هشت تا ۱۰ سالهای که اتفاق افتاده، چیست؟

بسمالله الرحمن الرحیم. فکر میکنم مکتوبات آن چیزی که در بحث برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام صحبت شده است، وجود دارد و در گذشته نقدهای لازم انجام شده است. بخصوص برنامههایی که در کمیسیون برجام در مجلس بود، چه اشکالاتی که مطرح شده بود و چه درباره محاسنی که داشت، در حضور نمایندگان بحث شده و تصمیم لازم به صورت اجماعی در کشور گرفته شده است. تمامکننده کار هم نامه رهبر معظم انقلاب به جناب آقای دکتر روحانی رئیسجمهوري محترم است که در آن بر بندهای مصوبه شورای عالی امنیت ملی و آن تأییدیه و شروطی که مجلس برای اجرای برجام گذاشته، تأکید شده است و نکاتی هم که شخص رهبر معظم انقلاب اضافه کردند. تقریباً میشود گفت یک نظر کلی در نظام داده شده و همگی باید ملزم باشیم که منویات رهبر معظم انقلاب اجرا شود.

یک کمیته نظارت بر برجام هم در کشور تشکیل شده است که خیلی با مجری تفاوتی ندارد، یعنی اکثر افرادي که اجرا را برعهده دارند، در کمیته نظارت هم حضور دارند. به هرحال یک ساز و کار نظارتی هم بر برجام دیده شده است. بهتر است به مرور زمان این پاسخ دربیاید. چون یک اختلاف سلیقههایی در اجرای برجام وجود دارد و مجری میخواهد خیلی زودتر از موعد کارها را به انجام برساند. همانطور که شاهد بودید، سعی کردند هرچه که تعهد ایران است را به انجام برسانند که آژانس بتواند برمبنای آن گزارش خود را به ۱+۵ بدهد و متعاقب آن بیانیه جدیدی که آقای ظریف و خانم موگرینی درباره بحث اجرایی شدن برجام خواندند که از امروز مطرح است. بهتر است خیلی روی مسائلی که راجع به رآکتور اراک یا میزان غنیسازی گفته میشود، بحث نکنیم.

الان ضروری میبینم که یک بازنگری در برنامه هستهای کشور صورت بگیرد، یعنی درباره نیازی که وزارت نیرو و برق هستهای اعلام میکند و بحث مصوبه مجلس که قبلاً ۲۰ هزار مگاوات را تصویب کرده است، بازنگری شود. در كل برنامه تولید برق در کشور، یعنی سهم هستهای در تولید برق کشور و مسائل جانبی که به کاربرد پرتوها در پزشکی و کشاورزی و صنعت برمیگردد، مشخص شود. باید دو مسیر تولید برق و انرژی و کاربرد پرتو در زندگی یک نقشه راه کلی در دانش و فناوری هستهای به ما بدهد.

باید به بحث تولید انرژی از طریق گداخت توجه شود و یک کار علمی و فنی و یک امکانسنجی و نیازسنجی خوب در کشور انجام شود تا جناحهای سیاسی و دولتهایی که در آینده روی کار میآیند، برای رأیآوری و تثبیت خودشان یا برای پیشبرد اندیشه یک طیف خاص وابسته به خود در جامعه از یک موضوع راهبردی ملی سوء استفاده نکنند. مناسب است که برای سایر موضوعات راهبردی و حیاتی کشور هم این کار صورت بگیرد تا ملعبه دست سیاسیون نشود. برخی در حوزههای سیاسی- حزبی یا مکاتب فکری خاصی کار میکنند که اینها میتوانند با سوار شدن بر موج نیازهای مردمی یا آن چیزهایی که مثل هستهای در جامعه مطرح میشود، در دورههایی با یکسری شعار در جامعه تأثیرگذار باشند. این شعار حال میخواهد کلید در دست باشد، یا شعار چرخش سانتریفیوژ.

 

اگر به این شکل میخواهند از موضوعهای راهبردی استفاده کنند، باید جلوگیری کنیم. اینها مسائل حیاتی کشور ما هستند و باعث اقتدار ملی ما در منطقه و جهان هستند. اینها نباید دستخوش سلیقههای شخصی و خواستههای گروهی افراد باشد. به نظر من، باید نیاز اصلی کشور بازنگری شود و به موضوعهای جدید رآکتوری و چیزهایی که کار کارشناسی درستی روی آن انجام نشده است، ورود پیدا کنیم. مناسب است که کمیسیون انرژی مجلس از وزارت نیرو بخواهد که نیاز برق هستهای مشخص شود و بر مبنای آن مصوبه تدوین و تصویب گردد.

 

آیا بهتر نیست در سطح بالاتری از مجلس پیگیری شود؟ یعنی مانند سندهای راهبردی که رهبر معظم انقلاب فرمودند؟

مجلس میتواند مطالبه سند راهبردی هم داشته باشد. یعنی مجلس جای خوبی است که تکلیف را مشخص کند. چون خیلی از مصوبات کشور در کمیسیونهای مختلف بحث میشود و حتماً باید مجلس قانع شود، محاسن و معایب هر طرح و لایحهای در آنجا مطرح و تصمیمات کلانی گرفته شود، نه اینکه بگوید من فلان فراکسیون هستم یا اصلاحطلب و کارگزارانی و اصولگرا و رهروان هستم و بر مبنای منافع حزبی و گروهی تصمیم بگیرد، این غلط است. ما باید منافع ملی و آینده و اقتدار کشور را در نظر بگیریم و بر مبنای آن صحبت کنیم.

به نظر میرسد الان فرصت خوبی است که خواسته شود. حالا اگر در جایگاه بالاتری از نظام خواسته شود، مثلاً بیت رهبری یا مجمع تشخیص این کار را انجام دهد، به هرحال باید تکلیف کشور را روشن کنیم. بر مبنای نیاز برق یا بر مبنای کاربرد پرتوها در نیاز زندگی مردم میزان سوخت ما معلوم میشود که چقدر سوخت میخواهیم، چه رآکتوری میخواهیم، چه نوع سوختی میخواهیم، غنیسازی میخواهیم یا خیر، آب سنگین میخواهیم یا خیر، این باید اصل موضوع باشد که براساس آن بدانیم چقدر سنگ معدن لازم دارد، چقدر از آن را در داخل داریم و چقدر را باید از خارج وارد کنیم و چقدر در آینده کیک زرد میخواهیم. یک برنامه ۳۰-۲۵ ساله برای این موضوع بریزیم و دیگر به آن دست نزنیم، یعنی وقتی این چارچوب مصوبه مجلس و هدف نظام شد، دیگر کسی از دولتهای آتی نتواند از آن استفاده ابزاري برای رأیآوری کند و نتواند چه به نفع موضوع و چه ضد آن صحبت کند. این نباید برای یک جناح سیاسی خاص رأیآور باشد. اینها مسائل راهبردی و حیاتی نظام ما است.

 

با توجه به اینکه ما الان در حال اجراییکردن برجام هستیم و یک سند محدودسازی برای ما در صنعت هستهای وجود دارد، چگونه میتوانیم با توجه به این مانعی که روبهروی ما است به اهدافی مثل ۱۹۰ هزار سویی که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کردند یا ۲۰ هزار مگاوات برقی که قبلاً در مجلس مطرح شده بود، برسیم؟

من میگویم درباره عدد خاصی درباره SWU یا واحد کار جداسازی که معروف به سو است، صحبت نکنیم. ما باید ببینیم نیاز کشور چیست و اگر نیاز کشور را مبنا قرار دهیم، آن را تأمین میکنیم، یعنی بالاخره ما به این غنیسازی نیاز داریم که در رآکتور استفاده کنیم، اصلاً باید ببینیم رآکتور ما چیست. آیا ۳۶۰ مگاوات دارخوین است یا هزار مگاوات بوشهر یا چیز دیگری. ما باید بر مبنای آن، میزان غنیسازی خودمان را مشخص کنیم.

الان ما چقدر برق میخواهیم؟ قرار است دو رآکتور با روسیه قرارداد ببندیم که الان مطرح است. در دوره ما این کار صورت گرفت و مذاکرات آن هم با روسها انجام شد که تعداد دو رآکتور را شروع کنند. الان دو سال و نیم معطل است و مدام میگویند که میخواهیم کلنگ بزنیم! کلنگ چه چیزی و با چه مشخصاتی میخواهند بزنند؟ کدام رآکتور؟ نسل چهار است؟ ۳plus است، بالاخره چیست؟ لااقل شفاف بگویند میخواهیم دو رآکتور با این مشخصات با روسیه قرارداد ببندیم. این را به دانشگاهها ارائه بدهند و آنها روی این طرح نظر بدهند، چون همه رآکتورها که هستهای نیست، بیش از ۹۰ درصد آن غیرهستهای است. پمپ، مولد بخار، فشارنده، توربین و ژنراتور هم وجود دارد. راجع به اینها باید صحبت شود.

 

زمانیکه مسئولیت برعهده شما بود، این امکانسنجی انجام نشده بود؟ چون گفتید در دوره خودتان با روسیه صحبت کردید. براساس چه نیازسنجی با روسیه مذاکره کردید؟

مبنای ما عدد ۱۰ هزار مگاوات بود. گفتیم ۱۰ هزار مگاوات میخواهیم و آن را باید براساس یک برنامه زمانبندی شده بسازیم. مثلاً اول یکی از آنها را به صورت کامل بسازیم. چون روسها نسبت به رآکتور بوشهر هم اعتراض داشتند و میگفتند اگر ما در ۱۵ سال گذشته مدیر بودیم، تصمیم نمیگرفتیم رآکتور آلمانی را به روسی تبدیل کنیم و از اول روسی میساختیم. ما همه گفتیم این فرصت را میدهیم. برای ما هم خوب بود که آنها کار ساخت رآکتور را شروع کنند و در ساخت رآکتور دوم درصدی مشارکت کنیم، چون ما زمان میخواستیم که شرکتها، متخصصان طراحی- مهندسی و ساخت و تولید کشور و برخی کارخانههای فولادی ما، خودشان را با استانداردهای هستهای تطبیق بدهند و بگویند چه تجهیزی را با چه کیفیت و استاندارد و چه هزینهای میسازند و این یک پکیج و بسته باشد که ما در مذاکرات شرکت کنیم و ۲۰ تا ۳۰ درصد یک رآکتور را بسازیم. رآکتور سوم را به ۵۰ درصد ساخت داخل برسانیم و تا یک اندازه معقولی خارجی و داخلی باشد، چون هیچ کشوری به تنهایی صد درصد رآکتور را تولید نمیکند و اجزای آن را به کشورهای مختلف میدهند.

 

پس نظر من این است که ما میتوانستیم روی عدد ۱۰ هزار مگاوات جلو برویم و این را برای سال ۱۴۱۰ سمتگیری کنیم، الان که در سال ۹۴ هستیم، بگوییم تا ۱۶ سال به این عدد میرسیم، یعنی آنچیزی که وزارت نیرو میخواهد. حالا ۲۰ هزار مگاوات مصوبه مجلس را تأخیر میاندازیم، چون برای سال ۱۴۰۴ تصویب شده است. از ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۴ صحبت آن بود، یعنی فرآیندی که باید در ۲۰ سال انجام شود، انتهای آن ۲۰ سال، ۱۴۰۴ میشود، ولی ۲۰ سال اگر از سال ۱۳۹۰ شروع شود، ۱۴۱۰ میشود. مبنای خودمان را ۹۰ بگذاریم و اتفاقاً دور هم نیستیم، چون اگر تا سال ۱۴۰۴ نگاه کنیم، ۱۰ سال داریم و چیزی هم کار نکردیم. فقط هزار مگاوات راهاندازی شده است. میشود گفت برنامه خاصی برای رآکتور بعدی اجرایی نشده و در بودجههای سالانه هم نیامده است. فکر میکنم اگر این بازنگری سریع انجام شود و متخصصان کشور نظر بدهند و یک مصوبه مجلس شود و مجلس به طور سالانه از دولت برنامه بودجه بخواهد، این انجام میشود.

 

هزینه زیرساخت به ازای هر هزار مگاوات برق چقدر است؟

هر هزار مگاوات با احتساب بازه پنج تا هفت ساله ساخت، شاید حدود پنج میلیارد دلار هزینه داشته باشد. اگر حداقل زمان یعنی پنج سال را در نظر بگیریم، سالی یک میلیارد دلار بودجه لازم دارد. البته قیمتها براساس تجهیزات مدرنی که استفاده میشود یا اینکه کدام کشور میسازد، فرق میکند. با چهار و نیم و چهار میلیارد دلار هم میتوان ساخت. بستگی به این دارد که بتوانیم چقدر از کار را بومیسازی کنیم. همه اینها را آبسورس کنیم و به بیرون بدهیم تا آنها بسازند یا خیر، در داخل کشور تجهیزاتی هم ساخته شود که هم اینجا ایجاد اشتغال شود و هم رشد فنی- مهندسی در ساخت و تولید انجام شود.

 

درباره اراک یک بحثی مطرح است که رهبر معظم انقلاب یک الزامی مبنی بر بستن قرارداد با طرف خارجی داشتند. دولتیها هم اعلام میکردند که ما دنبال این هستیم که چینیها یا کشورهای دیگر اراک را بازطراحی کنند. اما الان گفتند که ما میتوانیم خودمان انجام دهیم و فقط میخواهیم از امريكاییها و چینیها مشاوره بگیریم. اول میگفتند که ما خودمان میسازیم و خود آقای ظریف گفته بود این رآکتور موجود را حذف میکنیم، ولی امريكاییها آخرین تکنولوژی روز دنیا را به ما میدهند. تحلیل شما چیست؟

بیشتر این اظهار نظرها که در گفتار دوستان ما وجود دارد، تناقض دارد. تیم مذاکره کننده به خاطر اینکه یک موضوعی را پذیرفته بود در فشار بود، یعنی پذیرفته بود که رآکتور اراک را تعطیل کند و راه نیندازد. از این طرف هم میخواهد حفظ آبرو کند. برای حفظ آبرو یک رآکتور جایگزین معرفی کرده است. چرا؟ چون اگر نیاز ما این رآکتور جایگزین بود، از اول باید این طراحی را میداشتیم. اینکه صحبت میشود ماهیت این رآکتور آبسنگین است، بیشتر مصرف داخلی دارد، برای اینکه اذهان عمومی توجیه شوند، یعنی به گونهای عزت و آبروی ملی حفظ شود. دستشان درد نکند که این ملاحظه را داشتند تا مردم ناامید نشوند! ولی در اصل اینها در مذاکرات پذیرفتند رآکتور اتم به دلیل امکان تولید پلوتونیوم باید تعطیل شود. این دیکته امريكاییها در این قضیه بوده است. بقیه مسائل فرع است.

وقتی ما خودمان داشتیم رآکتور قدرت ۴۰ مگاوات ترمال را طراحی میکردیم و میساختیم و حتی برخی از تجهیزات آن را آماده میکردیم، دلیلی ندارد که ۲۰ مگاوات که توانش از آن پایینتر است و این امکان در مراکز علمی و دانشگاهها و سازمان انرژی اتمی ما وجود دارد که رآکتور توان پایینتر را با ایمنی بالا طراحی کنند و بسازند و اساساً مشارکت دادن کشورهای ۱+۵ با آن حالت نمایشی که یکی مشاوره میدهد، یکی تجهیزات و دیگری لیسانس میدهد غیرضروری بود و بیشتر شبیه به یک تئاتر و نمایش است. از نظر من، این چیزها لازم نبود. یک کشور میآید و تمام این کارها را انجام میدهد.

موضوع دوم بحث لیسانس است، یعنی داشتن لیسانس رآکتورسازی است. این را قبلاً هم گفتیم، مگر ما لیسانس اسلحهسازی داریم؟ لیسانس هواپیماسازی و موشکسازی داریم؟ لیسانس ماهوارهسازی هم نداریم. آن گواهی که ما باید برای شرکتهای مطرح خودمان داشته باشیم، نداریم. مثل شرکتهایی که میگویند وزارت نفت اینها را در حوزه نفت و گاز شریک میکند و اینها اجازه کار دارند و بقیه اجازه ندارند و نباید با آنها قرارداد بسته شود. در هستهای که ما را جایی راه نمیدهند! پس ما خودمان کار کردیم. مگر غنیسازی ما دارای لیسانس است؟ مگر نمونه رآکتور تهران را که میخواستیم بسازیم، گواهینامه ساخت رآکتور داشتیم یا کارخانه سوخت ما گواهینامه دارد؟ این بحث را بیشتر برای ترساندن مردم از رآکتور اراک مطرح کردند، یعنی گفتند این چرنوبیل میشود، در صورتیکه خالیبندی و دروغ بزرگ بود و چنین چیزی نبود. طرفهای مقابل هم به تعهدات خود در این زمینه عمل نکردند و میگویند ما قرارداد خود را با شرکتهای داخلی میبندیم. خوب است حرفهای قبلی را کنار همدیگر بگذارید.

بنده سر حرف خود ایستادهام. میگویم ما توانمندی داخلی داریم و ریسکهای آن را هم میپذیریم. من میدانم چرنوبیل نمیشود، ولی میدانم هیچکاری بدون ریسک نیست، یعنی به صراحت میگویم چرنوبیل نمیشود و دقیق هم حرف میزنم، ولی به مردم راست میگویم. میگویم ما سمند میسازیم، اشکال دارد. اینکه خودرو است و به وفور در دنیا وجود دارد. در تحریم هم میتوانستیم یک بنز بیاوریم و آن را کپی کنیم، ولی رآکتور را که نمیتوانیم به داخل بیاوریم و کپی کنیم. مطمئناً در آن یکسری اشکالاتی خواهیم داشت، ولی اشکالات در حد اینکه جامعه را بترسانیم و بگوییم چرنوبیل میشود نبود و دروغ و عدم صداقت اینها اینجا معلوم میشود که میگویند ما اگر بخواهیم قرارداد بب



:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : شنبه 1 اسفند 1394
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: